نوروزنامه:
چه بخواهيم چه نخواهيم بهاري ديگر آمد و عددي ديگر به سالهاي عمرمان اضافه شد ولي انصافا مي ارزد عمري بدهي و شكوفه هاي تازه روييده سر شاخه ها را ببيني و نفسي عميق بكشي تا طراوت هواي بهار مشامت را قلقلك بدهد چقدر خوب ميشود باراني هم بزند تا به ياد آن روزهاي نه چندان دور قدم بزنيم و حرف نزنيم...بهار به روح من جان ميدهد دخترك قصه ي ما جذابتر از هميشه شيرين زباني ميكند و آتش ميسوزاند.دوست داشتني تر از قبل دلبري ميكند و بي شك مستبدانه تر حكمراني!! آنده عسلی یا به قول خودش خامه عسلی عاشق کتابه دیگه انقدر کتاب داره که نمیتونه جابه جاشون کنه میگه سنگینه! خیلی قشنگ و شیک میریم پارک با عجز و ناله وگریه برمی گردیم.تازه قبلش به...
نویسنده :
مادرت
14:11